عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

تقدیم به او

 

تقدیم به او که هنوز تنها بهانه نفس کشیدنم است ...

شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمیره ...

واسه هر کسی که میگم قصه شو آتیش می گیره ...

دل من یه دریا خون بود چشم تو یه دنیا تردید ...

آخرین لحظه نگاهت غصه داشت باز ولی خندید ...

شب رفتنت یه ماهی توی خشکی رفت جون داد ...

زلزله خیلی دلا رو اون شب از غصه تکون داد ...

غما اون شب شیشه های خونه رو زدن شکستن ...

پا به پام عکسای نازت اومدن تا صبح نشستن ...

تو چرا از اینجا رفتی ؟؟؟ تو که مثل قصه هایی ...

گلم از چه چیزی باشه ؟؟؟ نه بدی نه بی وفایی ...

شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر ...

نقره اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر ...

شب تلخ رفتن تو گلدونامون اشکی بودن ...

قحطی سفیدیا بود همه انگار مشکی بودن ...

شب رفتنت که رفتی گفتی دیگه چاره ای نیست ...

دیدم اون بالاها انگار عکس هیچ ستاره ای نیست ...

شب رفتن تو یاسا دلمو دلداری دادن ...

اونا عاشقن و لیکن تنها نیستن که زیادن ...

بارون اون شب دستشو از سر چشمام بر نمی داشت ...

من تا می خواستم ببارم هر کسی می دید نمی ذاشت ...

شب رفتن تو رفتم سراغ تنها نوارت ...

اون که واسم همه چی بود ...

آره ... تنها یادگارت ...

سرنوشت ما یه میدون زندگی اما یه بازی ...

پیش اسم ما نوشتن حقته باید ببازی ...

شب رفتن تو خوندن واسه من همه لالایی ...

یکی می گفته که غریبی یکی می گفت بی وفایی ...

شب رفتن تو ابرا واسه گریه کم آوردن ...

آشناها برای زخم واشدم مرهم آوردن ...

شب رفتن تو تسبیح از دست گلدونا افتاد ...

قلب آرزوهام انگار واسه همیشه وایستاد ...

شب رفتن تو غربت جای اون جا این جا پیچید ...

دل تو بدون منظور رفت خوشبختیمو دزدید ...

شب رفتن تو دیدم یکی از قناری ها مرد ...

فرداش اما دست قسمت اون یکی رم با خودش برد ...

شب رفتن تو چشمات راس راسی چه برقی داشتن ...

این همه آدم چرا من ؟؟؟ پس با من چه فرقی داشتن ؟؟؟

شب رفتنت پاشیدم همه اشکامو تو کوچه ...

قولتو آروم گذاشتم پیش قرآن لب طاقچه ...

شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن ...

پیش شاعرا که دائم از مسافر می نویسن ...

شب رفتن تو دیدم تا که غم نیاد سراغت ...

هیچ زمون روشن نمیشه واسه کسی چراغت ...

شب رفتن تو دیدم خیلی غمای شاعر ...

روی شیشمون نوشتم می شینم به پات مسافر ...

برو تا همه بدونن سفرم این قدا بد نیست ...

واسه گفتن از تو اما هیچ کی شاعری بلد نیست ...
نظرات 1 + ارسال نظر
ندا ـ یه عاشق ـ شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ب.ظ http://gnat.bolgfa.com

سلام
خوبی؟؟
وبلاگه زیبایی داری موفق باشی
خوشحال می شم اگه به وبلاگه من سر بزنی
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد