عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

غم تلخ جدایی

تو را با دیگری دیدم که گرم گفتگو بودی

با او آهسته می رفتی سرا پا محو او بودی

صدایت کردم و بر من چو بیگانه نگه کردی

شکستی عهد دیرین را گنه کردی گنه کردی

گناهت را نمی بخشم گناهت را نمی بخشم
 
من از این پس به همه عشق جهان می خندم

به هوس بازی این بی خبران می خندم

من از آن روزی که دلدارم رفت

به غم و شادی این بیخبران می خندم  

خداحافظ برای تو رهایی داشت  

برای من غم تلخ جدایی داشت

 

نظرات 2 + ارسال نظر
وصال دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ب.ظ http://gonjishk.blogsky.com/

سلام
با تبادل لینک موافقی؟

سیاوشی سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:02 ق.ظ http://arezoo62.mihanblog.com/

سلام دوست من عیدت مبارک............ ازت التماس دعا دارم... دعا کن راحت بشم از این بیهوده زیستن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد