عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

وقتی فهمید می خوامش

وقتی فهمید می خوامش خندید و رفت

التماس را توی چشمام دید و رفت

با همه خوبیهام بی وفا

رنگ غم به زندگیم پاشید و رفت

دیگه دل از همه دنیا سرده

کی میگه گریه دوای درده

بعد از اون چشم من دیگه خواب نداره

بس که گریه کردم چشام آب نداره

هر چی من بگم باز تمومی نداره

از غم و غصه هام

که حساب نداره

چه کنم ای خدا با دل شکسته

چه کنم با دلی که ز خون نشسته

میدونست مهرشو با جونم خریدم

اما از عشق اون جز ریا ندیدم

 

نظرات 3 + ارسال نظر
فرشته عاشق پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:47 ب.ظ http://ashkedel.blogsky.com

وقتی چیزی رو بدست می آری که قدرت از دست دادنش رو داشته باشی

فرزاد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:00 ب.ظ http://www.farzadglad.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگ و خوندنی داری
خوشحال میشم نظرتو در مورد تبادل لینک بهم بگی
موفق باشی

آیدا پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.ashkesorkh.blogsky.com

سلام.....وبلاگت خیلی قشنگه...خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنی....مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد