پشت هر چهره شهری است
کوچه هایش پر رمز پر راز
آسمانش چشم
گاه باران گاه آبی
وزمانی پر پرواز کبوترها
باغ این شهر پراز قاصدک است
همه اینجا منتظرند
چشم به راه
خاک این شهر پراز خاطره سبز مسافرهاست
نقدی باید زد
قصه بکر شنیدن دارد
پشت هر چهره شهری است
پرشمع
پر نذر
آرزوها بادبادکهایی رقصان
در هوا سرگردان
فرصتی باید برای دل بستن
دیدن....
پشت هر چهره شهری است
دروازه لبخند کجاست؟؟؟؟؟
سلام عزیزم با تبادل لینک موافقی اگر اره منو با نام
فقط پرسپولیس لینک کن ممنون
منتظرتم
بای
پشت هر چهره هزار شهره نه یک شهر...
واژه ها را کنار هم خواهم گذاشت و حرفها را ، تا کلمه ای سازند ،
و کلمه ها را ،
که شاید جمله شود
و شاید معنی شود ...
دوباره واژه ها بیگانگی میکنند ،
دوباره کلمه ها بوی غریبی دارند ،
و دوباره نوشته ام پر از ابهام شده ...
چقدر سخت است هنگامی که میخواهی بنویسی ، اما قلم در دستانت خشکیده
چه سخت است وقتی که حرف داری ، اما لبانت به هم دوخته شده
و چه عذاب آور ، هنگامی که دیدگانت نیز تو را همراهی می کنند ،
و اینگونه کاغذی را نیز که برایت مانده بود تا درد دلت را برایش بی زبان و
بی قلم بگویی ،
تر کرده ...
همه چیز از من گرفته شده ،
خود گرفتم ، ناخواسته ،
شاید هم خواسته ولی ندانسته ..
و ... اینک سکوت ...