عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

نگاهم

نگاهم یتیم ندیدن نگاهی است که در خزانی سرد تنهایم گذاشت!

و چشمانم در انتظار نوری است که با رفتنش قلبم را در احاطه ی خلا ای مبهم نابود کرد

و دست هایم به سوی آسمانی است که مرا ازعشقم جدا ساخت!

و نگاهم به دنبال بی کرانی است که هیچ وقت در افقهای قلبم پایان نمی یابد ....

و اشک هایم محبوس صدفی است که در دریای غمهایم غرق شد...

و گوشهایم به دنبال صدایی است که در شبهای تار زندگی ام با لالایی های زیبایش مرا می خواباند...

و قلبم به دنبال نجوایی است که در دل سیاه شب عشق الهی را برایم تفسیر می کرد...

و روحم به دنبال معصومیت از دست رفته ایست که با رفتنش

لحظه و لحظه مرا از خدایم دورتر ساخت!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
★ هدا خانم گل ★ جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:54 ب.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

اون دیگه معصومیت نیست ...

وبلاگت خیلی نازه
روزات برفی

آرشام جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:04 ب.ظ http://www.daneshmandeemrooz.blogsky.com

شعر هاتو خوندم خیلی پر مفهومه وبلاگ بسیار زیبایی دارید.

پاینده باشید.درپناه حق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد