گریه کردن تا سحر کار من است
شاهد من چشم بیمار من است
فکر کردم که او یار من است
نه ! فقط در فکر آزار من است
نیتش از عشق تنها خواهش است
«دوستت دارم» دروغی فاحش است
یک شب آمد ، زیر و رویم کرد و رفت
بغض تلخی در گلویم کرد و رفت
پابند جستجویم کرد و رفت
عاقبت بی آبرویم کرد و رفت
این دل دیوانه آخر جای کیست؟
آنکه لیلایش منم ، مجنون کیست؟