هرجا از عاشقی بپرسید که عشق چیست تنها به زخمهای خود اشاره می کند .
عشق حاشیه انسان بر کتاب آفرینش است ،
عشق سرطان دوست داشتن است ،
عشق خرید و فروش پایاپای عاشق و معشوق است ،
عشق لک لکی است که که روی درخت خاطرات لانه دارد ،
عشق دل ماست تقسیم بر همه زیباییها ،
عشق همان است که دل ما در آن قرار ملاقات می گیرد ،
عشق عقد دائم ما با غم و غربت است ،
عشق شب نامزدی ما با جدایی است ،
عشق لحظه عظیمی است که در آن زنت برای معالجه قلبت طلا هایش را می فروشد ،
عشق کاری است که تنها از سینه سوخته های محبت و دود چراغ خورده های معرفت بر می آید ،
عشق من و توییم به اضافه یک پاییز قدم زنان ،
عشق یک نگاه نیست عشق یک کلمه نیست
عشق خلاصه شده در فاصله ، عشق آزادی است ،
عشق شادی است ،
عشق آغاز آدامی زادی است ،
عشق آغاز روئیدن است ،
عشق رودخانه لیلی است که صدا ندارد ،
عشق جهنمی است که دوا ندارد ، زندگی همواره دو نیمه است نیمه ای سرد و آجین و نیمه ای سوزان و آهنگین عشق آن نیمه سوزان زندگی است ،
عشق پلی است که اقلیم حیات و سرزمین مرگ را به هم پیوند می دهد ،
عشق چون دریاست عشق رسوا و رسوایی است عشق تنها و تنها یی است ،
عشق نکهت جان است جان و ایمان است ،
عشق وجه سبحان است پیر عرفان است شاه مردان است ،
عشق بستان است گلستان است بی پایان است ،
عشق آفتاب است ، لطف مهتاب است ،
عشق بی عین و بی شین است ،
عشق چراغ نجات بخش انسان است ،
عشق نوری است که در هر نظری جلوه گر است ،
عشق اسطرلاب اسرار خداست ، یادگاری است که در این کنبد دوار می ماند ،
عشق آتش دلهای کباب است ،
عشق دردها را درمان می کند ،
عشق تمنای دو قلب است ،
عشق پیوست بهترین محبتی است میان من و تو
سلام
دوست عزیز
وبلاگ خوبی دارید
به وبلاگ من هم تشریف بیاورید