عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

باید عاشق شد

باید عاشق شد و خواند

باید اندیشه کنان پنجره را بست و نشست

پشت دیوار کسی می گذرد می خواند

باید عاشق شد و رفت

چه بیابانهایی در پیش است

رهگذر خسته به شب می نگرد

می گوید : چه بیابانهایی باید رفت

باید از کوچه گریخت

پشت این پنجره ها مردانی می میرند

و زنانی دیگر

به حکایت ها دل می سپرند

پشت دیوار کسی دریاواری بیدار

به زنان می نگریست

چه زنانی که در آرامش رود

باد را می نوشند

و برای تو

برای تو و باد

آبهایی دیگر در گذرست

باید این ساعت اندیشه کنان می گویم

رفت و از ساعت دیواری پرسید و شنید

و شب و ساعت دیورای و ماه

به تو اندیشه کنان می گویند

باید عاشق شد و ماند

باید این پنجره را بست و نشست

پشت دیوار کسی می گذرد

می خواند

باید عاشق شد و رفت بادها در گذرند

نظرات 1 + ارسال نظر
هلال چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:32 ب.ظ http://helal.blogsky.com/

عاشقانه باد روز و شبت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد