نام من عشق است آیا می شناسیدم؟
زخمی ام - زخمی سراپا م یشناسیدم؟
با شما طیکردهام راه درازی را
خسته هستم- خسته آیا می شناسیدم؟
تا غزلهای شماها، می شناسیدم؟
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیده است
من همان خورشیدم اما، می شناسیدم
پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا، می شناسیدم؟
میشناسد چشمهایم چهرههاتان را
همچنانی که شماها می شناسیدم
اینچنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا، می شناسیدم!
من همان دریایتان ای رهروان عشق
رودهای رو به دریا! می شناسیدم
اصل من بودم, بهانه بود و فرعی بود
عشق(قیس) و( حسن)لیلا می شناسیدم؟
در کف(فرهاد)تیشه من نهادم، من!
من بریدم(بیستون) را می شناسیدم
مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایام
با همین دیوار حتی می شناسیدم
من همانم, مهربان سالهای دور
رفتهام از یادتان؟ یا می شناسیدم؟
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم ، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم .
movafagh bashi