عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

عشق گناه است گناه

از پس شیشه عینک استاد

سرزنش وار به من مینگرد

باز در چهره من می خواند

که چه ها در دل من میگذرد

مبصر امروز چو اسمم را خواند

بی خبر داد کشیدم غایب

رفقایم همگی خندیدند

که جنون گشته به طفلک غالب

من به یاد تو و آن روز بهار

که ترا دیدم در جامه زرد

تو سخن گفتی اما نه زعشق

من سخن گفتم اما نه ز درد

من به یاد تو و آن خاطره ها

یاد آن دوره که بگذشت چو باد

که در این وقت به من می نگرد

از پس شیشه عینک استاد

سرزنش وار همی می گوید

بچه ها عشق گناه است گناه

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:28 ب.ظ http://taksetare99.blogfa.com

سلام

عشق بیاید خیانت نکنیم
با غیر حبیب دل رفاقت نکنیم
عشق است نه عادتی که هر روزه شود
عادت بکنیم به عشق عادت نکنیم

داود یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ http://betterlearning.blogfa.com

سلام مهربون با احساس.خیلی قشنگ بود خیلی.دیگه بهت هر دفعه سر می زنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد