عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

حالم بد است

حالم بد است مثل زمانی که نیستی!
دردا که تو همیشه همانی که نیستی!

وقتی که ماندهای نگرانی که ماندهای
وقتی که نیستی نگرانی که نیستی!

عاشق که میشوی نگران خودت نباش
عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی!

با عشق هر کجا بروی حی و حاضری
دربند این خیال نمانی که نیستی!

تا چند من غزل بنویسم که هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی که نیستی؟

من بیتو در غریبترین شهر عالمم
بی من تو در کجای جهانی که نیستی؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
میلاد پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:25 ب.ظ http://behtarin.co.nr

سلام ما قبلنا به هم سر میزدیم در حدود سه سال پیش!
خوشحال میشم بازم به من سر بزنی
-------
راستی ، آموزش دور زدن فیلترینگ و دسترسی به اطلاعات آزاد در:
http://behtarinsite.blogsky.com/1388/04/25/post-143/

علی راد یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ب.ظ http://novin21.blogsky.com

این شعر رو بخون حالت بهتر می شه

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم


در نهانخانه جانم، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی چند برآن جوی نشستیم


تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت


آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام


خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب


شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آمد تو به من گفتی
از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن


آب آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی گذران است
باش فردا که دلت با دگران است


تافراموش کنی چندی از این شهر سفر کن


با تو گفتم ، حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم


روز اول که دل من به تمنای تو پرزد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نرمیدم، نگسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت


اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسسنم، نرمیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد