رویایی ترین کسی که میخواستم تو بودی
ســالــها بــعــد
بی هوا وقتی یادت می افتم
وقتی همه خوابند
می رو م در آشپزخانه و یک نخ سیگار روشن می کنم
در آن نور کم سوی چراغ خواب به تو فکر می کنم
از سیگارم کام های عمیق میگیرم
در حالی که در فکرت غرق میشوم ، سیگارم رو به اتمام است
و من با عذاب و با دلی پر از غم
ســالــها بــعــد
مردی هستم با موهای سفید و چهره ای خسته
کسی که خیلی ها میشناسنش اما
او با هیچکس جز یاد تو آشنا نیست . . .