پنداشتی آتش عشقی که در دلم افروختی
...
تو ندانستی که دستان سردمن
جویای گرمی تپشهای قلب تو بود ؟
...
و یا تو ندانستی
که عشق من،نه هوس
تو بنیادم را به غم ، گفتارم را به غم
و نفسهایم را به آه آمیختی
من ، تو را به سرنوشت...
نامت را به یاد ...
و خاطره ات را به باد می سپارم...!
گویا ما همزمان با هم آپ کردیم... سر فرصت بلاگتون رو با دقت می خونم.
به من هم سر بزنید. و با نظرتون راهنمائیم کنید
اگه مایل به تبادل لینک بودین هم به من اطلاع بدین.