عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

عاشقان گیاهانند

عاشقان گیاهانند که میرویند...میمیرند

سبز میشوند...میریزند

باران که می بارد چتر نمیخواهند

زمستان ها بی کلاه و پالتو نپوشیده

می ایستند روی در روی و نگاه برف

چشم در چشم یخ بندان

بی شرمساری اندام برهنه شان از برگ

عاشقان گیاهانند

که ریشه هایشان فرو رفته است

در کف دست من

در استخوان کتف تو

در جمجمه شکسته من

و این خاطرات من و توست

که توت میشود یک روز

انار میشود گاهی

که دیروز انگور شده بود

که فردا زیتون

و تلخ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد