دیروز شقایق سرخی را که به تو داده بودم در رهگذر پیدا کردم .آن روز که دورش انداختی قرمز بود. اما موقعی که من آن را
یافتم سفید شده بود. در آن لحظه خوب حس کردم که چرا بر بهار
دوستی ما برف زمستانی باریده است .