. سکوت عجیبی دارد اینجا
دیگر تنها من مانده ام و خیال بودنت،
خنده هایت و نوشته هایی که ...
با خود چه کرده ای!؟ با من چه می کنی !؟
دلم برایت تنگ می شود وقتی می خوانمت،
وقتی بلند بلند می خوانمت
تنهایی عجیبی است، دیوانه ام می کند گاهی
وقتی می دانم دیگر برق چشمانت را توان دیدن نیست ...
کاش اینجا بودی، درست روبروی من!
سکوت می کردیم و در آن سکوت می خواندیم همدیگر را!
وبلاگ قشنگی داری ... ایشالا که همیشه موفق باشی ... انگار ماها دردمون مشترک اینجا ! امیدوارم اینطور باشه ... به وبلاگ منم سر بزن خوشحال میشم
خیال بودن......
دلم برایت تنگ میشود وقتی میخوانمت.......
.......
قلبم سنگین میزنه.همه چی خوبه.آرومه.فقط دلم برای دلتنگی تنگ شده.