عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

کاش

کاش رویاهایمان روزی حقیقت می شدند


تنگنای سینه ها دشت محبت می شدند


سادگی، مهر و صفا قانون انسان بودن است


کاش قانون هایمان یکدم رعایت می شدند


اشکهای همدلی از روی مکر است و فریب


کاش روزی چشمهامان باصداقت می شدند


گاهی از غم می شود ویران دلم، ای کاش


بین دلها غصه ها مردانه قسمت می شدند


نظرات 4 + ارسال نظر
فاطیما چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ

کاش رویاهایمان همان دم که میخواستیم محقق میشدند.

فرهود شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:40 ق.ظ http://khaterat20.persianblog.ir

بی‌درد مردم ما خدا، بی‌درد مردم

نامرد مردم ما خدا، نامرد مردم

از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم

زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند

دست علمدار خدا را قطع کردند

نوباوگان مصطفی را سر بریدند

مرغان بستان خدا را سر بریدند

در برگ‌ریز باغ زهرا برگ کردیم

زنجیر خاییدیم و صبر مرگ کردیم

چون بیوگان، ننگ سلامت ماند بر ما

تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما

فرهود دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ق.ظ http://khaterat20.persianblog.ir

هیچ کس فکر نکرد که در آبادیه ویران شده دیگر نان نیست و همه مردم شهر بانگ برداشتند که چرا سیمان نیست و کسی فکر نکرد که چرا ایمان نیست و زمانی شده است که به غیر از انسان هیچ چیز ارزان نیست

مهلا جمعه 13 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ق.ظ http://mahla-z.blogfa

salam man dobare omadam
siyavash man apam
pas zoodi biya ke montazeretam

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد