-
دونگاه
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 14:06
دونگاهی که کردمت همه عمر نرود، تا قیامت ازیادم نگه اولین، که دل بردی نگه آخرین، که جان دادم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 14:02
پاکی تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم cleanlinees I can never clean you from my life becasue youre always neat I can strip you So that you become...
-
مرا بشناس
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 14:01
مرا بشناس ای با من غریبه،من اهل کوچه دلتنگی هستم کمی پایین تر از کوچه احساس،کنار جاده یکرنگی هستم مرا بشناس و با من همدم شو،برایم زندگی بی تو عذابه دو راهی در کمین ماست،اری،طریق زندگی بر پیچ و تابه مرا این سان که هستم ای غریبه بیا بشناس و با من اشنا شو من از جنس سکوت یک بلورم،مرا بشناس یا بشکن و رها شو مرا بشناس تا در...
-
می رسد روزی.........
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 13:57
می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی می رسد روزی که احساس مرا باور کنی می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار نامه هایی را که با دریای اشکت تر می کنی می رسد روزی که تنها در مسیر بی کسی بوته های وحشی گل را ز غم پر پر کنی می رسد روزی که صبرت سر شود...
-
(تنهایی)
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 00:37
آه تنهایی ای همیشه در کمین من پشت این چشمان زردت از چه لذت می بری در من؟ ... آسمان آبیست روزها با پرتو خورشید مهمانیست در سکوت خواب من شبهای مهتابیست با خدا هر روز می گوییم و می خندیم حس خوب زندگی در قلب من جاریست پس چرا من سایه ی سرد تو را هر روز می بینم؟ ... آه تنهایی از چه عصیان می کنی در من؟ خسته ام دیگر خسته از...
-
امروز دلم خیلی هواتو کرده..
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 00:36
. امروز بد جوری حضور دستای مهربونت رو روی شونه هام کم دارم ..... امروز هوای گریه دارم ... دلم خیلی برات تنگ شده .... خیلی به بودنت نیاز دارم ...... دلم میخواد کنارم باشی ...... میخوام که باشی ..... امروز خیلی دلم می خواد از تو بگم ... می خوام سرمو بذارم رو شونه ت .... می خوام تمام دلتنگی هامو تو بغلت گریه کنم ... کاش...
-
هر شب
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 00:36
من هر شب نام تو را فریاد می زنم ، خدایا می دانم که صدایم را می شنوی ، به حرفهایم کمی گوش بده ، خدایا دیگر خسته ام از این لحظه های انتظار ، خدایا آیا روزی انتظارم به پایان خواهد رسید؟ خدایا اگر من را در انتظارش نگاه داری حتم دارم روزی از غم عشقش خواهم مرد
-
روزی که عشق
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 00:35
روزی که عشق وارد خانه قلبم شد او را نشناختم ، مدتی طول کشید تا با او آشنا شدم ، از او خوشم آمده بود ، خواستم به او بگویم برای همیشه در خانه قلب من بمان اما قبل از این که من به او بگویم ، به من گفت آمده ام برای همیشه اینجا بمانم .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 00:34
سهم من از شب شاید همان ستاره ای باشد که همیشه پنهان است همیشه همیشه همیشه و یا به قول قاصدکها ستاره ی من همان است که پیدا نیست
-
دیوانه
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:10
دیوانه سهراب : گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی ..... گفتی جور دیگر باید دید ! دیدم ولی ..... گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده ! Crazy sohrab You said to wash teh eyes I washed them but...... You...
-
شهر عشق
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:10
شهر عشق می نویسم از تو ! از تو ای شادترین ای تازه ترین نغمه عشق تو که سر سبز ترین منظره ای تو که سر شار ترین عاطفه را نزد تو پیدا کردم و تو که سنگ صبورم بودی در تمام لحظاتی که خدا شاهد غصه واندوهم بود به تو می اندیشم! به تو می بالم ! روزها می گذرد عشق ما رو به خدایی شدن است رو به بهتر شدن از هر حسی که در این غالم خاکی...
-
عشق.....
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:09
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است عشق گوش کردن نیست بلکه درک کردن است عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است عشق جا زدن وکنار کشیدن نیست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است
-
سوختم
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:07
در عشق خودم سوختم سوختم و آموختم بی وفایان در جهان بسیارند در هر زمان عاشقی راز خود اندر دل بدار سنگدلان بسیارند خود را ارزشمند بدار...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:05
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم مدتی هست که هر شب،به تو می اندیشم شبحی چند شب است ،آفت جانم شده است اول اسم کسی ورد زبانم شده است در من انگار کسی در پی انکار من است یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است یک نفر ساده،چنان ساده که از ساده گی اش می توان یک شبه پی برد به دلدادگی اش یک نفر سبز،چنان سبز که از سرسبزی اش می توان...
-
سماع سوختن
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 17:05
عشق شادی ست ، عشق آزادی ست عشق آغاز آدمی زادی ست عشق آتش به سینه داشتن است دم همت بر او گماشتن است عشق شوری زخود فزاینده ست زایش کهکشان زاینده ست تپش نبض باغ در دانه ست در شب پیله رقص پروانه ست جنبشی در نهفت پرده ی جان در بن جان زندگی پنهان زندگی چیست ؟ عشق ورزیدن زندگی را به عشق بخشیدن زنده است آن که عشق می ورزد دل و...
-
بار خدایا
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 12:28
بار خدایا،نیرو و دلیری به من ده تا ... * یاد بگیرم که چیزهای کوچک و بی اهمیت مرا عصبانی و ناراحت نکند . * یاد بگیرم به چیزهای واهی و بیهوده نیندیشم . * یاد بگیرم چگونه فهم و درک خود را افزایش دهم . * یاد بگیرم گستره ی دیدم را وسیع کنم . * یاد بگیرم چگونه دل مردمان به دست آورم . * یاد بگیرم که ارزش هر کس به شخصیت و...
-
لیلی
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 12:27
لیلی خودش را به اتش کشید خدا گفت : زمین سردش است چه کسی می تواند زمین را گرم کند؟ لیلی گفت : من خدا شعله ای به او داد لیلی شعله را توی سینه اش گذاشت . سینه اش اتش گرفت خدا لبخند زد.لیلی هم لبخند زد خدا گفت:شعله را خرج کن.زمینم را به اتش بکش . لیلی خودش را به اتش کشید خدا سوختنش را تماشا می کرد . لیلی گر می گرفت..خدا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 13:13
دستانم بوی گل میدادند مرا به جرم کندن گل گرفتند اما... کسی نگفت شاید گلی کاشته باشم
-
کاش
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 13:13
کاش در زندگی سه چیز وجود نداشت عشق غرور دروغ که انسان به خاطر عشق غرورش را بشکند و دروغ بگوید!...
-
برای زیستن دو قلب لازم است
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 13:12
برای زیستن دو قلب لازم است قلبی که دوست بدارد قلبی که دوستش بدارند قلبی که هدیه کند قلبی که بپذیرد قلبی که بگوید قلبی که جواب بدهد قلبی برای من قلبی برای انسان هایی که من میخواهم
-
اگر یک روز مردم
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 11:57
اگه یه روز من مُردم و تو منو دوست داشتی پنج شنبه ها بیا سرِ مزارم و گلِ سرخی رو روی قبرم بذار تا همیشه اون گلی که بهت داده بودم رو به خاطرم بیارم ... ولی... اگه تو مُردی ... من فقط یک با ر میام مزارِت .. میام و اون دسته گلِ سفیدِ مریم رو که با خون خودم سرخشون کردم ، برات هدیه میکنم و عاشقانه کنارت جون میدم تا بدونی...
-
دلتنگ
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 11:53
دلتنگ دیدارت هستم اگر چه خودم از درون حصار تنهایی ام برایت مینویسم از روزها و خاطرات خوشی سخن میگویم که تو انها را محو کر ده ای از شروعی مینویسم که پایانی برای ان نیست از ان همه دل بستگی ها دیوانگی ها ...... باور کن ای مهر بان من که تا ابد چشم به راه باز گشتت خواهم بود من همان قایق شکسته بی بادبانم که ساحل را در پرتو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 23:29
-
عمیق ترین درد
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 23:20
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته است. عمیق ترین درد زندگی مردن...
-
کوچه معشوقه
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 23:05
کوچه معشوقه صدا را شنیدم آشنا بود می گفت کوچه ات سر می شکند با همه سادگی ام کلاهی بر سر گذاشتم و آمدم و تو با همه زرنگی قلبم را شکستی ! the sweetheart lane I heard the voice It was familiar it said that your lane breaks the head with all my naivesty I put on a hat and came and you with all your smartness broke my hear
-
زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد.
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 11:20
سبزه ها در بهار می رقصند من در کنار تو به آرامش می رسم، و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست ، تو را عاشقانه می بوسم، تا با گرمی نفسهایم ، به لبانت جان دهم و با گرمی نفسهایت، جانی دوباره می گیرم . دوستت دارم، با همه هستی خود ای هستی من دوستت دارم . و هزاران بار خواهم گفت که : من دوستت دارم . نیما یوشیج
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 11:19
به شانه هایم زدی که تنهای ام را تکانده باشی به چه دلخوش کرده ای؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 11:18
هر نتی که از عشق سخن بگوید زیباست حالا سمفونی پنجم بتهوون باش د یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توس ت
-
اگر
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 11:15
اگر اشکهایت برای من جاری نمی شود پس محبوبم چشمانت برای من چه فایده ای دارد . اگر قلبت برای من نمی تپد پس قلبم برایت چه سودی دارد . اگر نوای سازت برای من نیست پس آوازهایت برای من چه سودی دارد . پس اگر هیچگاه در زندگی عشق نورزیده ای وجودت در کنار من چه اهمیتی دارد . محبوبم امیدوارم دلبسته شخص دیگری گردی تا همراه با درد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1385 19:33
مهربان ترین آدم دنیا: مادر شیرین ترین لحظه زندگی: عیدی گرفتن یک بچه بهترین دوست نوجوانی: تنهایی بهترین هدیه ی جوانی: نگاه فتنه انگیزترین چیز توی زندگی: دروغ بهتریم هدیه دوران عاشقی : بوسه ----------------------------------------------------------------------------- آموختم : بهار را با عشق تابستان را با شادی پاییز را...